English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6559 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
classified material U مدارک طبقه بندی شده
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
disposal U انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
cost records U مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
sorting U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
bracket U طبقه بندی
classifications U طبقه بندی
division U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
low grade U کم طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
grading U طبقه بندی
classification U طبقه بندی
denomination U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
splint U وسایل شکسته بندی
graduate U طبقه بندی کردن
graduating U طبقه بندی کردن
classificatory U مربوط به طبقه بندی
nosology U طبقه بندی بیماریها
graduates U طبقه بندی کردن
classify U طبقه بندی کردن
categorised U طبقه بندی کردن
taxonomist U متخصص طبقه بندی
map classification U طبقه بندی نقشه ها
service rating U طبقه بندی پرسنلی
categorising U طبقه بندی کردن
route classification U طبقه بندی جاده ها
pigeonhole U طبقه بندی کردن
systemize U طبقه بندی کردن
classifying U طبقه بندی کردن
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
budget classification U طبقه بندی بودجه
layer U طبقه بندی کردن
classified U طبقه بندی شده
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
rug classification U طبقه بندی فرش
secret U طبقه بندی سری
layers U طبقه بندی کردن
unclassified U بدون طبقه بندی
standardization U همگونی طبقه بندی
accounting classification U طبقه بندی حساب
secrets U طبقه بندی سری
categorizing U طبقه بندی کردن
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
classification chart U نمودار طبقه بندی
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
harmonic division U طبقه بندی متناسب
classifications U طبقه بندی پیام
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
zootaxy U طبقه بندی جانوران
to categorize U طبقه بندی کردن
classification U طبقه بندی پیام
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
classifiable U قابل طبقه بندی
categorises U طبقه بندی کردن
categorize U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغل
classification of soil U طبقه بندی خاک
classifies U طبقه بندی کردن
market grades and grading U طبقه بندی بازار
job classification U طبقه بندی شغلی
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
categorizes U طبقه بندی کردن
categorized U طبقه بندی کردن
aggroup U طبقه بندی کردن
suborder U طبقه بندی فرعی
soil class U طبقه بندی خاک
unclassified U طبقه بندی نشده
classified items U اقلام طبقه بندی شده
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
classing U طبقه بندی کردن رده
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
classed U طبقه بندی کردن رده
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
classes U طبقه بندی کردن رده
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
class U طبقه بندی کردن رده
classified items U اماد طبقه بندی شده
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
cocooning U اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
mekeready U وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
packing U روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
references U مدارک
reference U مدارک
resources U مدارک
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
privileged communication U مدارک محرمانه
application documents U مدارک درخواستنامه
application papers U مدارک درخواستنامه
application credentials U مدارک درخواستنامه
record count U شمار مدارک
record management U مدیریت مدارک
training publication U مدارک اموزشی
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
3service times
1preppy
1filter-based devices
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com